در این صفحه ایده های جدید در حوزه صادرات مطرح می گردد.

فروش فروشگاه های آنلاین ایرانی با صادرات یک جهش بزرگ را تجربه می کند.

علیرضا شیرمحمدی

هزاران فروشگاه آنلاین ایرانی در حال ارائه محصولات با کیفیت به اقصی نقاط کشور هستند، تصاویر محصولات به خوبی طراحی شده اند و می توان با استفاده از ابزارهای پیشرفته در این فروشگاه ها محصولات را به خوبی دید و بررسی نمود، می توان قیمت آن ها را مقایسه کرد و پس از بررسی آن ها را خریداری کرد.

در حقیقت می توان گفت داستان فروش در داخل و خارج کشور تفاوتی با یکدیگر ندارند، مشتریان در بازارهای هدف صادرات هم همینگونه خرید می کنند و اصولا رفتار آن ها با رفتار خریداران ایرانی تفاوت زیادی نمی کند.

از سوی دیگر روند خرید در کشورهای همسایه با روند رو به رشدی به سمت خریدهای آنلاین در حال تغییر مسیر است، به عنوان مثال در کشوری مانند ارمنستان بازار خرید های آنلاین در بخش پوشاک به 80 میلیون دلار رسیده است، یعنی اندازه بازار این محصولات در بخش پوشاک و در فروش های اینترنتی به 80 میلیون دلار رسیده است که می توان ادعا نمود، رقم قابل توجهی است.

AliExpress Russia به عنوان یک فروشگاه غیر روسی در سال 2022 بیش از 35 میلیون کاربر فعال دارد و زمانی در حدود 12 تا 35 روز برای ارسال یک کالا از چین به روسیه در نظر گرفته است.

چه نکات مهمی در خصوص بین المللی شدن، فروشگاه های آنلاین باید مد نظر قرار دهیم؟

  • لجستیک مهمترین موضوع در ارتقاء بهره وری فروشگاه های آنلاین است.
  • تعیین قیمت محصول و مقایسه قیمت با رقبا
  • انتقال پول
  • الزامات فنی محصول
  • سه موضوع فوق از مهمترین موضوعاتی است که چنانچه در یک فروشگاه آنلاین ایرانی ایجاد شود، می تواند ورود خود به بازارهای هدف را تسهیل کند.

ما در دوره های جامع مدیریت صادرات به منظور بین المللی شدن فروشگاه های آنلاین خدمات ویژه ای را ارائه می کنیم تا این فروشگاه ها بتوانند مرزهای بین کشورها را پشت سر قرار دهند و بتوانند محصولات خود را به مشتریان در کشورهای همسایه عرضه نمایند.

 

تجربیات علیرضا شیرمحمدی فرد در صادرات
پس از یک زحمت شش ماهه قرارداد صادرات تجهیزات و مصالح ساختمانی را به یکی از کشورهای همسایه بستم، قرارداد خوبی بود، زمان اجراء سه ماه و پرداخت به صورت مرحله ای در قبال ارسال هر پارت کالا انجام می شد، باهوش ها در تجارت معنی همین دو تا جمله را خوب می دونند. این قرارداد باعث شد یک کارخانه مجددا کارش رو شروع کنه، حتما داستانش و نحوه برخورد مدیرعامل عزیز این کارخونه رو براتون خواهم گفت.همیشه در قرارداد با دولت در کشور هدف درخواست های جانبی هم وجود داره، معمولا اون کشور شرط نا نوشته ای را می ذاره برای اینکه بتونه محصولی را هم به فروش برسونه، مثلا خرید ده هزار تن گندم را گردن ما گذاشتند که ما آوردیم در کشور آرد کردیم و صادرات مجدد انجام دادیم، خیلی داستان جالبی داشت این ورود موقت، پر از نکته است، روی کاغذ اگر کسی بخواهد حساب کنه، ضرر نشون میده ولی افراد ماهر می دونند منفعت این عملیات کجاست. اما کار دیگه چی بود که گردن گرفتم؟
.گفتند آقای وزیر شما رو می خواد، من هم سر وقت حاضر شدم در اتاق آقای وزیر و دیدم، چشماش قلوه خونه، از عصبانیت سیاه شده بود، آخه توی این کشور اگر وزیر خطا کنه حتما می ره زندان و آقای رییس اصلا شوخی نداره باهاشون. بهم گفت اگر کمک نکنی قطعا دچار مشکل خواهم شد. داستان رو برام گفت، سال گذشته بذر سیب زمینی خریده بودند و کاشته بودند و نتیجه خوبی نگرفته بودند، آخه اون تاجر که دوست ندارم بگم اهل کجا بود ولی خیلی با مرام، سیب زمینی های اندازه کیوی را برداشته بود و به جای بذر بهشون فروخته بود، آخه بذر سیب زمینی محصول خاصیه ولی از نظر ظاهر شبیه به کیوی حدود شصت تا هفتاد گرم است، کشت میشه، تولید میشه، این طور نیست که مثل قدیما یک سیب زمینی رو چند قسمت کنند و هر کدوم از چشماش رو بکارند و بشه یک بوته پر محصول، تولید کنندگان بزرگ این بذر در هلند هستند، عمدتا. گفت باید بریم سر مزرعه، حدود دو ساعت تا مزرعه راه بود، رفتیم و وارد مزرعه بزرگی شدیم. با عصبانیت بوته ها رو در می آورد، به هر کدوم دو تا یا سه تا
سیب زمینی چسبیده بود، باید بودید و می دیدید قیافه آقای وزیر رو. من همون موقع این رو یک فرصت دیدم، سعی می کنم تو قسمت بعدی داستان رو براتون کامل کنم.
…دو تا برنامه: اول اینکه یک کارشناس رو از ایران بیارم برای بازدید از مزرعه و اینکه نمونه خاک رو ببرم برای تست  و سوم اینکه با تولید کنندگان بذر صحبت رو شروع کنم. در برخی کشورها تا پیشنهاد کالا رو بدی اولین سوال که ازت می پرسه اینه: قیمت چنده؟ و تو هم باید از قبل همه چیز رو آماده کرده باشی و واقعا ارائه قیمت یکی از سخت ترین بخش های یک مذاکره تجاری است. در بسیاری از کشورها کافیه قیمت را اشتباه بدی و در قیمت اشتباه کنی، حتما کنار گذاشته می شی، اصلا هم شوخی ندارند باهات.
در خیلی از کشورها حتی اسناد مناقصه بسیار خلاصه است، در حد نام کالا و تناژ، یعنی می ری حداقل بین دو تا چهار هزار دلار می دی که اسناد مناقصه رو بخری، داخلش خیلی محدود اسم کالا رو نوشته و تناژ مورد نیاز، خیلی تو این موضوعات گیر کردم، مثلا یادمه یک پروژه نفتی نیاز به یک ماده شیمیایی برای گل حفاری فقط داخل اسناد نوشته بود آنتی فوم و تمام. نه مشخصات فنی موجود بود و نه هیچ چیز دیگه، می دونی چی می گن؟ می گن کسی که می خواهد در کشور ما کار کنه باید همه چیز رو بدونه و واقعا هم اعتقاد من هم همینه، اینجاست که مطالعه بازار با شیوه صحیح جواب می ده، البته نه مطالعه بازارهایی که صرفا به آمار و ارقام اشاره می کنه، خیلی موارد در مطالعه بازار باید از طریق تجربیات، گزارشات و مشاهدات و تحلیل ها استفاده بشه که خلاصه براتون بگم. اگر تجربه در کنار مطالعه بازار نباشه، اون مطالعه بازار کارایی و روایی لازم رو نداره، برای همین در شرکت های بزرگ مانند مکنزی، فراست و … همیشه یک فرد باتجربه مسئولیت مطالعه بازار رو بر عهده می گیره.
.پیشنهادات رو دادم، قیمت خیلی خوب و جذاب بود برام. بلافاصله مقدمات ویزای کارشناس انجام شد و قرار شد دو روز بعد بیاد، خیلی از وقت ها کار کردن با مشتری معتبر خودش خیلی از مشکلات رو حل می کنه، مثلا ویزا…نمونه خاک رو از زمین برداشتیم، نمونه از چهار قسمت زمین برداشت کردیم، اما چند تا محصول هست که ورود و خروجش از هر کشور بسیار بسیار سخته، یکی خاک و دیگری محصولی مثل اسید، می دونید چرا؟
.
خارج کردن خاک بعضی وقت ها دستور عالی ترین مقام اجرایی کشور رو می خواهد، که البته از منافع کارکردن با مشتری های معتبر همینه که خیلی از مجوزها رو تسهیل می کنه. اتفاقا یکی از نتایج تست خاک نشون می داد که خاکشون نیاز به یک ماده معدنی که معمولا از نفت و گاز گرفته میشه داره که در اون کشور خیلی فراوان بود، خلاصه براتون بگم دوستان در اصفهان و الیگودرز گل کاشتند، محصولات صادر شد، کاشت انجام شد و نتایج فوق العده بود، روز برداشت محصول آقای وزیر همون حرکت یک سال پیش رو انجام داد، اما این بار با کلی سیب زمینی درشت و پر محصول 
تجربیات صادرات علیرضا شیرمحمدی فرد
تجربیات صادرات علیرضا شیرمحمدی فرد

این پست مربوط به حدود بیست سال پیشه، زمانی که اینستاگرام نبود و اینترنت هم دیال آپ بود، بازی پلی آف ایران و ایرلند در ایران باید برگزار می شد، عکس آخر هم مربوط به یه باشگاه  نیجریه است، به نظرم برای این چند تا عکس یه کتاب بشه نوشت، خلاصه اش رو اینجا براتون می نویسم. صادرات خدمات…

تیم ملی ایرلند یک باشگاه هواداران داشت که هر جای دنیا تیم ملی بازی داشت این هواداران که حدود دو هزار نفر بودند همراه تیم برای تشویق می رفتند، اما وقتی نوبت ایران رسید….

گفتند ایران برای سفر امن نیست و ما نمی آییم، که همیشه به قول آقاجون برای من درد سر و تلیت کرده اند و قاشق را گذاشته اند روش

مشغول مذاکره با باشگاه هواداران شدیم، با نماینده جمهوری اسلامی ایران در دوبلین صحبت کردیم، کلی فیلم و عکس از ایران براشون فرستادیم که به خدا اینجا خیلی خوبه لطفا بیایید، آخه موضوع حداقل حضور هزار نفر گردشگری خارجی بود و راحت نمی شد از کنارش رد شی.

خلاصه بعد کلی فعالیت نفس گیر نهایتا خبر خوب رسید و باشگاه هواداران قبول کرد بیاد ایران، دو تا هواپیمای چارتر اختصاصی و هزار و صد نفر رو آوردیم ایران، نود دستگاه اتوبوس و هتل های استقلال و آزادی هر رو در اختیار این تور بزرگ بود، فکر نمی کنم تا الان کسی تونسته باشه یک تور هزار و صد نفری به ایران بیاره، واقعا خودش یک رکورد محسوب میشه، الان که به عقب نگاه می کنم، واقعا برام باور کردنی نیست که این کار رو انجام دادیم. تو کارهای سخت همیشه داداش مجید کنارم بود، یادمه وقتی که گردشگران برگشتند فکر کنم چهل و هشت ساعت در اتاق رو بست و در خواب عمیق بود..

یک نفر از ایرلندی ها هم نزدیک به فوت داشتیم، نزدیک به نود و سه سال داشت و علیرغم بیماری سرطان برای تشویق تیمش اومده بود، یادمه بعد از بازی در رستوران عالی قاپو که یک گروه از گردشگران ایرلندی وارد شدند مردم حاضر در رستوران شروع به تشویق تیم ایرلند کردند و این آدم اصلا انتظارش رو نداشت و به قدری براش مهیج بود که باعث شد غش کنه و داستان آمبولانس و بیمارستان دی و البته به خیر گذشت.

خلاصه جونم براتون بگه که صادرات هم میشه صادرات کالا باشه و هم صادرات خدمات، یکی از بهترین شیوه های صادرات خدمات همون گردشگری است که بازای هر گردشگر میشه سه تا چهار اشتغال مستقیم ایجاد کرد و کلی اشتغال غیر مستقیم. یا مثلا ترکیه تونسته با صادرات خدمات به عراق صد هزار اشتغال مستقیم در عراق برای مردمش درست کنه و صدها هزار اشتغال غیر مستقیم در خود ترکیه.